دیکشنری
Submergible
səbmɜɹd͡ʒəbəl
فارسی
1
عمومی
::
غوطه ور كردنی، قابل فرو كردن در اب
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SUBMARINE
SUBMARINE BOAT
SUBMARINE CHASER
SUBMARINER
SUBMAXILLA
SUBMAXILLARY
SUBMAXILLARY GLANDS
SUBMERGE
SUBMERGE IN
SUBMERGE UNDER
SUBMERGED
SUBMERGED ARC WELDING
SUBMERGED FERMENTATION
SUBMERGED INTAKES
SUBMERGENCE
SUBMERGIBLE
SUBMERS
SUBMERSE
SUBMERSED
SUBMERSIBLE
SUBMERSIBLE PUMP
SUBMERSION
SUBMICROSCOPIC
SUBMINIATURE
SUBMISS
SUBMISSION
SUBMISSION DEADLINE
SUBMISSIVE
SUBMISSIVELY
SUBMISSIVENESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید