دیکشنری
داستان آبیدیک
submissively
sʌbmɪsɪvli
فارسی
1
عمومی
::
از روی فرمانبرداری، از رویفروتنی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SUBMERGED INTAKES
SUBMERGENCE
SUBMERGIBLE
SUBMERS
SUBMERSE
SUBMERSED
SUBMERSIBLE
SUBMERSIBLE PUMP
SUBMERSION
SUBMICROSCOPIC
SUBMINIATURE
SUBMISS
SUBMISSION
SUBMISSION DEADLINE
SUBMISSIVE
SUBMISSIVELY
SUBMISSIVENESS
SUBMIT
SUBMIT TO
SUBMITTALS
SUBMODALITY
SUBMODULE
SUBMONTANE
SUBMULTIPLE
SUBNAMESPACES
SUBNATIONAL LEVEL
SUBNET MASK
SUBNET OBJECT
SUBNORMAL
SUBNORMALITY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید