دیکشنری
Subsequently
sʌbsəkwəntli
فارسی
1
عمومی
::
متعاقبا، سپس
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SUBSCRIPT BOUND
SUBSCRIPTED
SUBSCRIPTION
SUBSCRIPTION AGREEMENT
SUBSCRIPTION CONTRACT
SUBSCRIPTION FEE
SUBSCRIPTION RECEIVABLE
SUBSECTION
SUBSEGMENT
SUBSEQUENCE
SUBSEQUENT
SUBSEQUENT BAHAVIOR
SUBSEQUENT EVENTS
SUBSEQUENT PERIOD
SUBSEQUENT TO THAT E
SUBSEQUENTLY
SUBSEQUENTLY,
SUBSERE
SUBSERVE
SUBSERVIENCE
SUBSERVIENCE OR CY
SUBSERVIENCY
SUBSERVIENT
SUBSERVIENT TIES
SUBSET
SUBSHRUB
SUBSIDE
SUBSIDENCE
SUBSIDENCE RATIO
SUBSIDIARIES OF FOREIGN MNES
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید