دیکشنری
داستان آبیدیک
Transcutaneous
tɹænskjute͡iniəs
فارسی
1
عمومی
::
(transcutaneal) عبور كننده از پوست، ماوراء پوستی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TRANSCONTINENTAL
TRANSCRANIAL DIRECT CURRENT STIMULATION
TRANSCRANIAL MAGNETIC STIMULATION
TRANSCRANIAL MAGNETIC STIMULATION (TMS)
TRANSCREATION
TRANSCRIBE
TRANSCRIBE FROM
TRANSCRIBE IN
TRANSCRIBER
TRANSCRIPT
TRANSCRIPT OF CALLS
TRANSCRIPTION
TRANSCRIPTION FACTOR
TRANSCRIPTION TERMINATION POLYADENYLATION
TRANSCUTANEAL
TRANSCUTANEOUS
TRANSCUTANEOUS ELECTRICAL NERVE STIMULATION
TRANSDERIVATIONAL SEARCH
TRANSDERMAL
TRANSDIFFERENTIATION
TRANSDUCER
TRANSDUCTION
TRANSECT
TRANSECTION
TRANSEPT
TRANSFER
TRANSFER CHECK
TRANSFER DEED
TRANSFER FUNCTION
TRANSFER IN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید