دیکشنری
Unceasing
ʌnsisɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
پایان، ایست ناپذیر، مسلسل، بلاانقطاع، بدون وقفه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNBUCKLE
UNBUILD
UNBUMED MIXTURE
UNBUNDLED NETWORK
UNBUNDLING
UNBURDEN
UNBURDEN TO
UNBUTTON
UNCAGE
UNCALLED CAPITAL
UNCALLED FOR
UNCANNY
UNCAP
UNCARED FOR
UNCAUSED
UNCEASING
UNCEASINGLY
UNCEREMONIOUS
UNCERTAIN
UNCERTAINTIES
UNCERTAINTY
UNCERTAINTY AREA
UNCERTAINTY AVOIDANCE INDEX
UNCERTAINTY LEGAL
UNCERTAINTY PRINCIPLE
UNCHAIN
UNCHANGEABLE
UNCHANGED
UNCHARACTERISTIC
UNCHARGED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید