دیکشنری
داستان آبیدیک
Unmeet
ʌnmit
فارسی
1
عمومی
::
بی قواره، فاقد صلاحیت، ناشایسته، نامناسب
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNMANNED AERIAL SYSTEM
UNMANNED AERIAL SYSTEMS
UNMANNED AERIAL VEHICLE
UNMANNED AERIAL VEHICLES
UNMANNED AIRCRAFT SYSTEM
UNMANNED AIRCRAFT SYSTEMS
UNMANNERED
UNMANNERLY
UNMARKED
UNMARKED POLICE
UNMARKED POLICE OFFICER
UNMARRIED
UNMASK
UNMATCHED
UNMEANING
UNMEET
UNMENNERLY
UNMENTIONABLE
UNMERCIFUL
UNMERCIFULLY
UNMETERED CONNECTION
UNMETERED INTERNET CONNECTION
UNMEW
UNMISTAKABLE
UNMITIGATED
UNMIXEDE
UNMOLESTED
UNMORAL
UNMORALITY
UNMOUNTED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید