دیکشنری
Unrelenting
ʌnɹəlentɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
نرمنشدنی، بیرحم، سخت گیر، تسلیم نشدنی، بی امان
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNREALITY
UNREALIZED CAPITAL
UNREASON
UNREASONABLE
UNREASONABLY
UNRECORDED LIABILITIES
UNREDEEMED
UNREEL
UNREFINED
UNREGARDED
UNREGENERATE
UNREGENERATED
UNREGULATED
UNREINFORCED CONCRETE
UNRELATED INDUSTRIES
UNRELENTING
UNRELIABILITY
UNRELIABLE
UNREMITTING
UNREMITTINGLY
UNREMUNERATIVE
UNREQUITED
UNREQUITED LOVE
UNRESERVE
UNRESERVED
UNRESERVEDL
UNRESOLVED
UNRESOLVED GRIEF
UNRESPONSIVE
UNREST
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید