unreasonably

ʌnɹizənəbli


فارسی

1 عمومی:: بط‌ورنامعقول‌، بزور، بیخود، بیش‌ازحداعت، بناخق‌، بیجهت‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code