دیکشنری
داستان آبیدیک
Viscountcy
vɪzka͡ʊntsi
فارسی
1
عمومی
::
(viscountess) بانوی ویكنت
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VISCERAL SENSORY NUCLEUS
VISCERATE
VISCEROTONIA
VISCID
VISCIDITY
VISCIN
VISCOELASTIC
VISCOELASTICITY
VISCOSE
VISCOSITY
VISCOSITY AGING INDEX
VISCOSITY COEFFICIENT
VISCOSITY RATIO
VISCOUNT
VISCOUNT, VISCOUNTESS
VISCOUNTCY
VISCOUNTESS
VISCOUNTY
VISCOUS
VISCOUS FORCES
VISCOUS TYPE
VISCUS
VISE
VISE GRIPS
VISE JAW CAPS
VISHNU
VISIBILITY
VISIBILITY POLYGON
VISIBILITY PROBLEM
VISIBILITY WAS POOR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید