دیکشنری
Viscid
vɪʒd
فارسی
1
عمومی
::
چسبناك، چسبنده، غلیظ وشیره مانند
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VIRUS
VIS
VIS A VIS
VISA
VISAGE
VISARD
VISCERA
VISCERAL
VISCERAL AFFERENT NUCLEUS
VISCERAL DRIVE
VISCERAL NERVOUS SYSTEM
VISCERAL SENSE
VISCERAL SENSORY NUCLEUS
VISCERATE
VISCEROTONIA
VISCID
VISCIDITY
VISCIN
VISCOELASTIC
VISCOELASTICITY
VISCOSE
VISCOSITY
VISCOSITY AGING INDEX
VISCOSITY COEFFICIENT
VISCOSITY RATIO
VISCOUNT
VISCOUNT, VISCOUNTESS
VISCOUNTCY
VISCOUNTESS
VISCOUNTY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید