دیکشنری
داستان آبیدیک
Writhen
ɹa͡iðen
فارسی
1
عمومی
::
عبوس، پیچ خورده، درهم پیچیده، تاب خورده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WRITE ONE'S OWN TICKET
WRITE OUT
WRITE READ HEAD
WRITE THIS WAY
WRITE TO
WRITE UP
WRITER
WRITER TO THE SIGNET
WRITER'S BLOCK
WRITER'S CRAMP
WRITERSHIP
WRITHE
WRITHE IN
WRITHE UNDER
WRITHE WITH
WRITHEN
WRITING
WRITING ACCESS
WRITING DESK
WRITING DOWN ALLOWANCE
WRITING HEAD
WRITING ON THE WALL
WRITING OPTION
WRITING OPTIONS
WRITING PAD
WRITING PROMPT
WRITING SAMPLE
WRITTEN
WRITTEN DOWN VALUE
WRITTEN IN STONE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید