دیکشنری
advisor
ədva͡izəɹ
فارسی
1
عمومی
::
مشاور، رهنمون، رایزن، راهنما، استاد مشاور
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ADVERTISING THEME
ADVERTISING/DISPLAY ALLOWANCE
ADVICE
ADVISABILITY
ADVISABLE
ADVISE
ADVISE ABOUT
ADVISE AGAINST
ADVISE OF
ADVISE ON
ADVISED
ADVISEDLY
ADVISEMENT
ADVISER
ADVISER TO PRESIDENT
ADVISOR
ADVISORY
ADVISORY BOARD
ADVISORY BODY
ADVISORY COUNCIL
ADVISORY SERVICES
ADVOCACY
ADVOCACY COALITION
ADVOCACY COALITION FRAMEWORK
ADVOCACY COALITIONS
ADVOCACY GROUP
ADVOCATE
ADVOCATION
ADVOCATIVE CLAIM
ADVOCATOR
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید