دیکشنری
داستان آبیدیک
agist
e͡id͡ʒɪst
فارسی
1
عمومی
::
مالیات بستن بر چراندن، بچراگرفتن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AGGRIEVED
AGGROUP
AGHAST
AGILE
AGILE MANIFESTO
AGILE METHODS
AGILE REGULATION
AGILELY
AGILENESS
AGILITY
AGING
AGING BRACKET
AGING RESISTANCE
AGING STRENGTHENING
AGIOTAGE
AGIST
AGITATE
AGITATE AGAINST
AGITATE FOR
AGITATED
AGITATION
AGITATION FLUIDIZED BED
AGITATOR
AGLEAM
AGLET
AGLEY
AGLITTER
AGLOW
AGMATOLOGY
AGMINATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید