دیکشنری
داستان آبیدیک
albuminoid
ælbəmɪnɔ͡id
فارسی
1
عمومی
::
مانند البومین، شبه البومین
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ALB
ALBANIA
ALBANIAN
ALBATROSS
ALBATROSS AROUND ONE'S NECK
ALBEIT
ALBESCENT
ALBINISM
ALBINO
ALBION
ALBORZ
ALBUGO
ALBUM
ALBUMEN
ALBUMIN
ALBUMINOID
ALBUMINOSE
ALBUMINOUS
ALBUMINURIA
ALBUMS, FOLDERS, BINDERS
ALBURNUM
ALCAZAR
ALCESTIS
ALCHEMIC
ALCHEMICAL
ALCHEMIST
ALCHEMISTIC
ALCHEMIZE
ALCHEMY
ALCMENE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید