دیکشنری
داستان آبیدیک
asteriated
əstɛɹie͡itɪd
فارسی
1
عمومی
::
متشعشع، پرتودار، دارای اشعهء ستاره مانند
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ASSURER
ASSUROR
ASSYRIA
ASSYRIAN
ASSYRIOLOGIST
ASSYRIOLOGY
ASTABLE
ASTABLE NOLTIVIBRATOR
ASTANA INTERNATIONAL FINANCIAL CENTRE
ASTAR BOARD
ASTATIC
ASTENOSPHERE
ASTER
ASTER YELLOWS
ASTERIA
ASTERIATED
ASTERISK
ASTERISM
ASTERIUM
ASTERN
ASTEROID
ASTEROIDAL
ASTEROIDEA
ASTHENIA
ASTHENIC
ASTHENOPIA
ASTHENOSPHERE
ASTHENOSPHERIC WEDGE
ASTHIN AS LATH
ASTHMA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید