دیکشنری
داستان آبیدیک
autoclave
ɔtokle͡iv
فارسی
1
عمومی
::
دیگ زودپز، قابلمه (تركی)، با دیگ زودپز پختن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AUTO MAPPER
AUTO RENEWAL
AUTOBAHN
AUTOBIOGRAPHER
AUTOBIOGRAPHIC
AUTOBIOGRAPHICAL
AUTOBIOGRAPHICAL MEMORY
AUTOBIOGRAPHY
AUTOCALIBRATING PARTIALLY PARALLEL ACQUI SITIONS
AUTOCAR
AUTOCATALYSIS
AUTOCHTHON
AUTOCHTHONOUS
AUTOCLAST
AUTOCLASTIC
AUTOCLAVE
AUTOCODE
AUTOCODER
AUTOCORRELATION
AUTOCORRELATION FUNCTION
AUTOCRACY
AUTOCRAT
AUTOCRATIC
AUTOCRATIC LEADERSHIP
AUTOCRATICALLY
AUTODESK USER GROUP INTERNATIONAL
AUTODIDACT
AUTOECIOUS
AUTOENCODER
AUTOEROTIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید