دیکشنری
داستان آبیدیک
autoecious
ɔtoiʃəs
فارسی
1
عمومی
::
(زیست شناسی) انگل یك میزبانی، تك میزبانه، تک میز بانه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AUTOCHTHONOUS
AUTOCLAST
AUTOCLASTIC
AUTOCLAVE
AUTOCODE
AUTOCODER
AUTOCORRELATION
AUTOCORRELATION FUNCTION
AUTOCRACY
AUTOCRAT
AUTOCRATIC
AUTOCRATIC LEADERSHIP
AUTOCRATICALLY
AUTODESK USER GROUP INTERNATIONAL
AUTODIDACT
AUTOECIOUS
AUTOENCODER
AUTOEROTIC
AUTOEROTICISM
AUTOEROTISM
AUTOFILL
AUTOGAMOUS
AUTOGAMY
AUTOGENESIS
AUTOGENIC
AUTOGENOUS
AUTOGENOUS COMBUSTION
AUTOGENOUS TEMPERATURE
AUTOGENOUS HEALING
AUTOGIRO
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید