beckon

bɛkən


فارسی

1 عمومی:: بااشاره‌صدا زدن‌، اشاره‌ كردن‌ (باسریادست‌)، اشاره‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb signal or summon: He will beckon her to enter.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code