دیکشنری
داستان آبیدیک
begrudge
bəgɹʌd͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
مضایقه كردن، غبطه خوردن، غرولند كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BEGIN DATE OF STAY
BEGIN DATE OF TRAVEL
BEGIN TO SEE DAYLIGHT
BEGIN TO SEE THE LIGHT
BEGIN WITH
BEGINNER
BEGINNER'S LUCK
BEGINNING
BEGINNING OF THE END
BEGIRD
BEGONE
BEGONIA
BEGOT
BEGOTTEN
BEGRIME
BEGRUDGE
BEGUILE
BEGUILE INTO
BEGUILE OUT OF
BEGUILE WITH
BEGUILEMENT
BEGUM
BEGUN
BEHALF
BEHALF OF THE INSURED
BEHAVE
BEHAVE PRETTILY
BEHAVIOR
BEHAVIOR CHANGE PROGRAM
BEHAVIOR CHANGE REQUEST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید