begun

bəgʌn


فارسی

1 عمومی:: شروع‌ كرده‌، دست‌ گرفته‌، اغازكرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code