داستان آبیدیک

blade


فارسی

1 کشاورزی:: قسمت نرم ازیک قسمت تاج

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: استخوان‌، تیغه، پره، پهنای‌ برگ‌، تیغ، هرچیزی‌ شبیه‌ تیغه‌، تیغه شمشیر، شمشیر، تیغه‌

شبکه مترجمین ایران

3 ورزش و تربیت بدنی:: پولک, پولک واژه پولک گردانی که من به جای اسپینینگ برگزیدم از آنجا آمده که در ماهیگیری با لانسه یا پرک خودمان چون در حین حرکت دادن پرک پولک آن را به گردش در می‌آوریم و با این عمل که با حرکت لانسه همراه است ماهی می‌گیریم، واژه پولک گردانی واژه مناسبی است.

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general::   noun ADJ. sharp | blunt | pointed, serrated | knife, razor, saw, sword | rotary VERB + BLADE sharpen

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code