دیکشنری
داستان آبیدیک
blent
blənt
فارسی
1
عمومی
::
مخلوط كرد، مخلوط شد، امیخت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BLEMISH
BLEMISHES
BLENCH
BLEND
BLEND IN
BLEND INTO
BLEND TOGETHER
BLENDED
BLENDED LEARNING
BLENDER
BLENDING
BLENDING FUNCTION
BLENEH
BLENNORHAEA
BLENNORHAGIA
BLENT
BLEPHARITIS
BLEPHEROSPASM
BLESS
BLESS LUCKY STAR
BLESS STARS
BLESS WITH
BLESSED
BLESSED ARE THE P OF
BLESSED EVENT
BLESSED IS HE WHO
BLESSED IS HE WHO EXPECTS NOTHING, FOR HE SHALL NEVER BE DISAPPOINTED
BLESSED SACRAMENT
BLESSED SOUL
BLESSED THISTLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید