دیکشنری
داستان آبیدیک
blender
blendəɹ
فارسی
1
عمومی
::
آمیزنده، ماشین مخصوص مخلوط كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BLEEDING
BLEEDING GLASSES
BLEEDING HEART
BLEEDING NUN
BLEEP OUT
BLELLUM
BLEMISH
BLEMISHES
BLENCH
BLEND
BLEND IN
BLEND INTO
BLEND TOGETHER
BLENDED
BLENDED LEARNING
BLENDER
BLENDING
BLENDING FUNCTION
BLENEH
BLENNORHAEA
BLENNORHAGIA
BLENT
BLEPHARITIS
BLEPHEROSPASM
BLESS
BLESS LUCKY STAR
BLESS STARS
BLESS WITH
BLESSED
BLESSED ARE THE P OF
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید