دیکشنری
داستان آبیدیک
bosh
bɑʃ
فارسی
1
عمومی
::
حقه بازی، مهمل، حرف توخالی، (زع) چرند
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BORROW PIT
BORROW TROUBLE
BORROWED
BORROWED PLUMES
BORROWER
BORROWER DEFAULT
BORROWING
BORROWING CONSTRAINT
BORROWING CONSTRAINTS
BORSCH
BORSCHT
BORT
BORZOI
BORZU
BOSCAGE
BOSH
BOSK
BOSKET
BOSKY
BO'S'N
BOS'N
BOSNIA
BOSNIA & HERZEGOVINA
BOSOM
BOSOM BUDDY
BOSOM FRIEND
BOSOM PAL
BOSOMED
BOSOMY
BOSPHORUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید