دیکشنری
داستان آبیدیک
borrowed
bɔɹod
فارسی
1
عمومی
::
عاریتی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BORN WITH A SILVER SPOON
BORN WITH A SILVER SPOON IN MOUTH
BORN YESTERDAY
BORNA
BORNE
BORNEO
BORON
BORON NITRIDE
BOROSILICATE GLASS
BOROUGH
BORROW
BORROW FROM
BORROW ON INTEREST
BORROW PIT
BORROW TROUBLE
BORROWED
BORROWED PLUMES
BORROWER
BORROWER DEFAULT
BORROWING
BORROWING CONSTRAINT
BORROWING CONSTRAINTS
BORSCH
BORSCHT
BORT
BORZOI
BORZU
BOSCAGE
BOSH
BOSK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید