داستان آبیدیک

bravery


فارسی

1 عمومی:: بی پروایی، رشادت، جرات، نترسی، جسارت، دلاوری، شجاعت، بی باکی، دلیری

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: رادمردی، دلیری‌، جلوه‌، شهامت، شجاعت‌، تهور

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. great, outstanding VERB + BRAVERY demonstrate, display, show BRAVERY + NOUN award, medal PREP. with ~ The men fought with great bravery. PHRASES an act of bravery

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code