breakup

bɹe͡ikʌp


فارسی

1 عمومی:: بهم زدن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. family, marital, marriage VERB + BREAKUP lead to

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code