دیکشنری
داستان آبیدیک
bristly
bɹɪsli
فارسی
1
عمومی
::
زبر، دارای موی زبر، جنگی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BRINY
BRIO
BRIOLETTE
BRIQUET
BRIQUETTE
BRISANCE
BRISK
BRISK AIR
BRISKET
BRISKLY
BRISKNESS
BRISTLE
BRISTLE AT
BRISTLE WITH ANGER
BRISTLE WITH RAGE
BRISTLY
BRITAIN
BRITANNIA
BRITANNIC
BRITCHES
BRITICISM
BRITISH
BRITISH BANKERS ASSOCIATION
BRITISH BROADCASTING CORPORATION
BRITISH COUNCIL
BRITISH EMPIRE
BRITISH ENGLISH
BRITISH HOMES STORES
BRITISH ISLES
BRITISH JOURNAL OF RADIOLOGY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید