دیکشنری
bruit
bɹut
فارسی
1
عمومی
::
اوازه، سروصدا، صدا، گزارش، شایعات
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BROWNING INDEX
BROWNISH
BROWNS
BROWSE
BROWSE AMONG
BROWSE ON
BROWSE OVER
BROWSE THROUGH
BROWSER
BROWSING
BRUCELLOSIS
BRUGGEMAN FORMALISM
BRUIN
BRUISE
BRUISER
BRUIT
BRUIT ABOUT
BRUMAL
BRUME
BRUMMAGEM
BRUMOUS
BRUNCH
BRUNEI
BRUNET
BRUNETTE
BRUNO JOVANOVIĆ
BRUNT
BRUNT (TO BEAR THE BRUNT OF SOMETHING)
BRUSH
BRUSH AGAINST
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید