buoyant

bɔ͡iənt


فارسی

1 عمومی:: شناور، خوشدل‌، سبكروح‌، سبك‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. lighthearted; gay: At the party he was in a buoyant mood.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code