دیکشنری
داستان آبیدیک
buster
bʌstəɹ
فارسی
1
عمومی
::
منفجر یاخوردكننده، چیز شكفت انگیزوعجیب
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BUST ASS
BUST ASS OUT OF
BUST BALLS
BUST BUTT TO
BUST ONE
BUST ONE'S ASS
BUST OUT
BUST OUT LAUGHING
BUST OUT OF
BUST STONES
BUST SUDS
BUST UP
BUST WIDE OPEN
BUSTARD
BUSTED
BUSTER
BUSTLE
BUSTLE ABOUT
BUSTLE AROUND
BUSTLE OFF
BUSWAY
BUSY
BUSY AS A BEAVER
BUSY AS A CRANBERRY MERCHANT
BUSY AS A FISH PEDDLER IN LENT
BUSY AS A HIBERNATING BEAR
BUSY AS A ONE ARMED PAPERHANGER
BUSY AS GRAND CENTRAL STATION
BUSY AS POPCORN ON A SKILLET
BUSY AT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید