دیکشنری
calcify
kælsəfa͡i
فارسی
1
عمومی
::
اهكی شدن، اهكی یاسنگی كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CALCANEOCUBOID
CALCANEUM
CALCANEUS
CALCAREOUS
CALCAREOUS ALGAE
CALCAREOUS CLAY
CALCAREOUS CRUST
CALCAREOUS OOZE
CALCAREOUS ROCK
CALCAREOUS SANDSTONE
CALCAREOUS SOIL
CALCIC
CALCIFEROUS
CALCIfiC UREMIC ARTERIOPATHY
CALCIFICATION
CALCIFY
CALCINATION
CALCINE
CALCINED MAGNESIA
CALCIPHYLAXIS
CALCITE
CALCITY
CALCIUM
CALCIUM FOLINATE
CALCIUM HYDROXIDE
CALCIUM OXIDE
CALCIUM SILICA HYDRATE GEL
CALCRETE
CALCULABILITY
CALCULABLE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید