دیکشنری
campestral
kæmpɛstɹəl
فارسی
1
عمومی
::
دشتی، صحرایی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CAMP IN THE BOONIES
CAMP IT UP
CAMP OUT
CAMPAGIN
CAMPAIGN
CAMPAIGN AGAINST
CAMPAIGN BETWEEN WARS
CAMPAIGN BUDGET OPTIMIZATION
CAMPAIGN FINANCING
CAMPAIGN FOR
CAMPAIGNER
CAMPANILE
CAMPANOLOGY
CAMPANULA
CAMPANULATE
CAMPESTRAL
CAMPHIRE
CAMPHOR
CAMPHORACEOUS
CAMPHORATE
CAMPHORIC
CAMPHOROSMA
CAMPOREE
CAMPSIS
CAMPSTOOL
CAMPUS
CAMPUS BASED ENGINEERING CENTER
CAMPUS BASED FORUMS
CAMPYLOBACTER SPP
CAMSHAFT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید