دیکشنری
capably
kæpəbli
فارسی
1
عمومی
::
باداشتن صلاحیت، ازروی لیاقت یااستعداد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CAP A PIE
CAP AND GOWN
CAP IN HAND
CAP IT ALL
CAP TABLE FORMULA
CAPABILITIES
CAPABILITY
CAPABILITY DEPRIVATION APPROACH
CAPABILITY DEVELOPMENT PLAN
CAPABILITY MATURITY MODEL
CAPABILITY MATURITY MODEL INTEGRATION
CAPABILITY MODEL
CAPABILITY REQUIREMENTS
CAPABLE
CAPABLE OF
CAPABLY
CAPACIOUS
CAPACIOUSNESS
CAPACITANCE
CAPACITATE
CAPACITATED
CAPACITIVE
CAPACITIVE DEIONIZATION
CAPACITOR
CAPACITOR PLATE
CAPACITOR STORE
CAPACITY
CAPACITY BUILDING
CAPACITY (CUBIC FEET)
CAPACITY AUGMENTATION BOUNDS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید