دیکشنری
centralizer
sentɹəla͡izəɹ
فارسی
1
عمومی
::
متمركز كننده
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CENTRALIST
CENTRALITY
CENTRALIZATION
CENTRALIZE
CENTRALIZED
CENTRALIZED CONTROL
CENTRALIZED DATA BASE
CENTRALIZED DECISION MAKING
CENTRALIZED LEARNING
CENTRALIZED MANAGEMENT
CENTRALIZED MILLING
CENTRALIZED SALES ORGANIZATION
CENTRALIZED STABLECOINS
CENTRALIZED SWITCHING
CENTRALIZED SYSTEM
CENTRALIZER
CENTRALLY
CENTRATION
CENTRE
CENTRE BACK
CENTRE HALF
CENTRE LEFT
CENTRE OF GRAVITY
CENTRE PIN REEL
CENTRE RIGHT
CENTRIC
CENTRIC RING
CENTRICAL
CENTRICALLY
CENTRICITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید