دیکشنری
chromite
kɹoma͡it
فارسی
1
عمومی
::
نمك اسید كرومیوم، كرومیت
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CHROMATICITY
CHROMATICS
CHROMATIN
CHROMATIN INSULATOR
CHROMATISM
CHROMATOGRAM
CHROMATOGRAPH
CHROMATOGRAPHIC
CHROMATOGRAPHIC ADSORPTION
CHROMATOGRAPHY
CHROMATOLOGY
CHROMATOLYSIS
CHROMATOPHIL
CHROME
CHROMIC
CHROMITE
CHROMIUM
CHROMOGEN
CHROMOGENIC
CHROMOLITHOGRAPH
CHROMOMETER
CHROMOPHIL
CHROMOPHORE
CHROMOPHOTOGRAPH
CHROMOPLAST
CHROMOSOMAL ABERRATION
CHROMOSOMAL DISORDER
CHROMOSOMAL REARRANGEMENT
CHROMOSOME
CHROMOSOME ABNORMALITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید