داستان آبیدیک

cleaner


فارسی

1 عمومی:: نیروی خدماتی

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پاک کننده، زداینده، تمیز کننده

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun person who cleans ADJ. hospital, office, school, streetJOB substance/instrument used for cleaning ADJ. bathroom, carpet, household, oven, toilet chemicals that are found in all household cleaners

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code