دیکشنری
cob
kɔb
فارسی
1
عمومی
::
توده، ضربت بركپل ( cobbنیز نوشته می شود)، ادم مهم
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COATING
COATING FATS
COATING RATIO OF MICROCAPSULES
COATTAILS
COAUTHOR
COAUTHORED JOURNAL ARTICLES
COAX
COAX IN
COAX OUT OF
COAX TO
COAXAL
COAXIAL CABLE
COAXIAL flUE PIPE
COAXIAL JETS
COAXINGLY
COB
COBALITIC
COBALT
COBALT BLUE
COBALTOUS
COBBER
COBBLE
COBBLE UP
COBBLER
COBBLESTONE
COBELLIGERENT
COBLE
COBNUT
COBOL
COBRA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید