دیکشنری
داستان آبیدیک
collateral
kəlætəɹəl
فارسی
1
عمومی
::
تضمین، هم بر، پهلو به پهلو، (امر) وثیقه، متوازی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COLLAPSIBILITY
COLLAPSIBLE
COLLAR
COLLAR AND TIE MEN
COLLAR BONE
COLLAR NUT
COLLAR WORK
COLLARBONE
COLLARD GREENS
COLLARED
COLLARET
COLLARETTE
COLLARLESS
COLLATE
COLLATE WITH
COLLATERAL
COLLATERAL MODULE
COLLATERAL PERFUSION PRESSURE
COLLATERAL POOL
COLLATERAL REFERENCE NUMBER
COLLATERAL SUB TYPE
COLLATERAL TYPE
COLLATERALISED
COLLATERALIZED DEBT OBLIGATIONS
COLLATERALLY
COLLATING SEQUENCE
COLLATION
COLLATOR
COLLEAGE
COLLEAGUE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید