دیکشنری
داستان آبیدیک
committal
kəmɪtəl
فارسی
1
عمومی
::
ارتكاب، حكم توقیف، (commitment) سرسپردگی، تعهد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COMMISSURAL
COMMISSURE
COMMISURAL
COMMIT
COMMIT FOR
COMMIT NO NUISANCE
COMMIT ON
COMMIT TO
COMMIT TO MEMORY
COMMITMENT
COMMITMENT CULTURE
COMMITMENT DEVICE
COMMITMENT STRATEGY
COMMITMENTS
COMMITTABLE
COMMITTAL
COMMITTE OF FOREIGN
COMMITTED
COMMITTED ACTION
COMMITTED RELATIONSHIP
COMMITTEE
COMMITTEE OF SPONSORING ORGANIZATIONS
COMMITTEE OF WAYS AN
COMMITTEE ON DISARMAMENT
COMMITTEE ON GOVERNMENT PROCUREMENT
COMMITTEE ON PUBLICATION ETHICS
COMMITTEE ON THE USE OF HUMAN SUBJECTS IN RESEARCH
COMMITTEE ON WORLD FOOD SECURITY
COMMIX
COMMIXTURE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید