دیکشنری
داستان آبیدیک
condensation
kɑndense͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
چگالش، تغلیظ، جمع شدگی، چگالش، تكاثف، خلاصه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONCURRENTLY
CONCUSSION
CONCUSSIVE
CONDEITIONAL BRANCH
CONDEMN
CONDEMN AS
CONDEMN FOR
CONDEMN TO
CONDEMNABLE
CONDEMNATION
CONDEMNATORY
CONDENSABILITY
CONDENSABLE
CONDENSATE
CONDENSATE POLISHING SYSTEM
CONDENSATION
CONDENSATION LIGATION
CONDENSE
CONDENSE TO
CONDENSED
CONDENSED MILK
CONDENSED STATEMENT
CONDENSER
CONDENSER TUBES
CONDENSING DEMAND
CONDENSING PROCESS
CONDESCEND
CONDESCEND TO
CONDESCENDING
CONDESCENDINGLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید