دیکشنری
داستان آبیدیک
consanguineous
kənsæŋgwɪnəs
فارسی
1
عمومی
::
همخون، بسته، صلبی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONNOTE
CONNUBIAL
CONNUBIALITY
CONOID
CONOIDAL
CONOUPISCENCE
CONPANION
CONQUER
CONQUERABLE
CONQUERED
CONQUEROR
CONQUEST
CONRAD DISCONTINUITY
CONROD BEARING
CONSANGUINE
CONSANGUINEOUS
CONSANGUINITY
CONSANGUINOUS
CONSARN IT
CONSCIENCE
CONSCIENCE DOES MAKE COWARDS OF US ALL
CONSCIENCE OF SOCIETY
CONSCIENCELESS
CONSCIENTIOUS
CONSCIENTIOUS OBJECTOR
CONSCIENTIOUSLY
CONSCIENTIOUSNESS
CONSCIONABLE
CONSCIOUS
CONSCIOUS MENTAL STATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید