دیکشنری
داستان آبیدیک
crematorium
kɹimətɔɹiəm
فارسی
1
عمومی
::
(crematory=) كورهای كه لاشه مرده یا اشغال را دران
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CREEP TEST
CREEP UNDER
CREEP UP
CREEP UP ON
CREEPAGE
CREEPER
CREEPING
CREEPINGLY
CREEPY
CREESE
CREESH
CREMATE
CREMATION
CREMATION CEMETERY
CREMATION PIT
CREMATORIUM
CREMATORY
CREME
CRENATE
CRENATED
CRENATION
CRENELATE
CRENELATED
CRENELLATE
CRENELLATED
CRENELLE
CRENULATE
CRENULATED
CRENULATION
CRENULATION CLEAVAGE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید