دیکشنری
داستان آبیدیک
crenulated
kɹenjəle͡itɪd
فارسی
1
عمومی
::
دارای كنگره های ریز، مضرس، (crenulate=) دندان موشی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CREMATION
CREMATION CEMETERY
CREMATION PIT
CREMATORIUM
CREMATORY
CREME
CRENATE
CRENATED
CRENATION
CRENELATE
CRENELATED
CRENELLATE
CRENELLATED
CRENELLE
CRENULATE
CRENULATED
CRENULATION
CRENULATION CLEAVAGE
CRENULATION LINEATION
CREOLE
CREOSOL
CREOSOTE
CREPE
CREPE PAPER
CREPE RUBBER
CREPITANT
CREPITATE
CREPITATION
CREPON
CREPT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید