crescendo

kɹɪʃendo


فارسی

1 عمومی:: اوج‌، (مو) قوی‌ شدن‌ صدا بط‌ور تدریجی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. deafening VERB + CRESCENDO reach, rise to The music reached a deafening crescendo.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code