دیکشنری
داستان آبیدیک
crier
kɹa͡iəɹ
فارسی
1
عمومی
::
جارچی، دوره گرد، دست فروش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CRIBBAGE
CRIBBING BUCKET
CRIBBING MACHINE
CRIBBLE
CRIBRIFORM
CRIBRIFORM PLATE
CRICK
CRICK IN BACK
CRICK IN NECK
CRICKET
CRICKETER
CRICOARYTENOID
CRICOID
CRICOTHYROID
CRIED
CRIER
CRIME
CRIME CONCENTRATIONS
CRIME DOES NOT PAY
CRIME DOESN'T PAY
CRIME PREVENTION
CRIME PREVENTION THROUGH ENVIRONMENTAL DESIGN
CRIME RATE
CRIME SCENE EXAMINATION
CRIMEA
CRIMEAN
CRIMEAN WAR
CRIMES AGAINST HUMANITY
CRIMINAL
CRIMINAL ACTIVITY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید