دیکشنری
crippling
فارسی
1
روان شناسی و مشاوره
::
فلج کننده
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CRIMPLED
CRIMPY
CRIMSON
CRIMTECH
CRINGE
CRINGE AWAY FROM
CRINGE BEFORE
CRINGLE
CRINITE
CRINKLE
CRINKUM CRANKUM
CRINOID
CRINOLINE
CRIPPLE
CRIPPLER
CRIPPLING
CRISFATE
CRISIS
CRISIS ACTION PLANNING
CRISIS MANAGEMENT
CRISIS STABILITY
CRISP
CRISP CONDITION
CRISP QUANTITIES
CRISP VALUE
CRISPATION
CRISPER DRAWER
CRISPINESS
CRISPING IRON
CRISPING PIN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید