دیکشنری
داستان آبیدیک
crinkle
kɹɪŋkəl
فارسی
1
عمومی
::
زیگ زاگ، دندانه دندانه، مضرس، تاب دادن، پیچاندن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CRIMINOLOGICAL
CRIMINOLOGIST
CRIMINOLOGY
CRIMINOUS
CRIMP
CRIMPER
CRIMPLED
CRIMPY
CRIMSON
CRIMTECH
CRINGE
CRINGE AWAY FROM
CRINGE BEFORE
CRINGLE
CRINITE
CRINKLE
CRINKUM CRANKUM
CRINOID
CRINOLINE
CRIPPLE
CRIPPLER
CRIPPLING
CRISFATE
CRISIS
CRISIS ACTION PLANNING
CRISIS MANAGEMENT
CRISIS STABILITY
CRISP
CRISP CONDITION
CRISP QUANTITIES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید