دیکشنری
داستان آبیدیک
crustacean
kɹʌste͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
رده سخت، (crustaceous=) (جش) خانواده خرچنگ
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CRUSH HAT
CRUSH IN
CRUSH ON
CRUSH OUT
CRUSH OUT OF
CRUSH ROOM
CRUSH TO
CRUSH UP
CRUSH ZONE
CRUSHED BY
CRUSHED PEPPER FLAKES
CRUSHER
CRUST
CRUST OF THE EARTH
CRUST OF WINE
CRUSTACEAN
CRUSTACEOUS
CRUSTAL
CRUSTAL DEFORMATION CYCLE
CRUSTAL ROCKS
CRUSTED
CRUSTIFICATION
CRUSTILY
CRUSTINESS
CRUSTY
CRUTCH
CRUTCHED
CRUX
CRUX OF THE MATTER
CRY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید