دیکشنری
cryolite
kɹɪəla͡it
فارسی
1
عمومی
::
یخ سنگ، (مع) فلورید سدیم والومینیم
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CRYING
CRYING CRY
CRYING IS USELESS
CRYING NEED
CRYING SHAME
CRYING TOWEL
CRYMOTHERAPY
CRYOGEN
CRYOGEN VALVE
CRYOGENIAN
CRYOGENIC
CRYOGENIC AIR
CRYOGENIC ENERGY STORAGE
CRYOGENIC FLUID MANAGEMENT
CRYOGENICS
CRYOLITE
CRYONIC SUSPENSION
CRYOPHILIC
CRYOPLATE
CRYOSCOPIC
CRYOSCOPY
CRYOSTAT
CRYOTHERAPY
CRYOTRON
CRYOVAC
CRYPIANALYSIS
CRYPT
CRYPTANALYSIS
CRYPTANALYZE
CRYPTIC
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید